آه اي قلب محزون من
ديدي چگونه سودا رنگ شعر گرفت
ديدي كه جغرافياي فاصله را چگونه با نوازش نگاهي مي شود
طي كرد و ناديده گرفت
ديدي كه رنج هاي كهنه را با ترنمي مي شود يكباره فراموش كرد
ديدي كه آزادي لحظه ي ناب سر سپردن است
ديدي كه عشق يك اتفاق نيست
يك قرار قبلي است
مثل يك تفاهم ازلي از ازل بوده
و تا ابد ادامه خواهد داشت
نظرات شما عزیزان: