دنياي بي انتها

منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو
مرداد 1392
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
نويسندگان
دنيا رضائي
کد هاي جاوا

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 547
بازدید ماه : 847
بازدید کل : 452211
تعداد مطالب : 247
تعداد نظرات : 214
تعداد آنلاین : 1



نقطه آغاز  <-PostCategory-> 
آدمها یک روز "تمام" می شوند .. چه خوب است تو در این میان نقطه یِ "آغازِ" کسی باشی ..
+ نوشته شده در شنبه 12 مرداد 1392برچسب:,ساعت 20:34 توسط دنيا رضائي |
احمد شاملو  <-PostCategory-> 

کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد
در من زندانی ، ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمیکرد
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

 


+ نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت 13:41 توسط دنيا رضائي |
يك عاشقانه ي آرام - نادر ابراهيمي  <-PostCategory-> 

 
مگذار كه عشق به عادت دوست داشتن تبديل شود .
 
 

مگذار كه حتي آب دادن گلهاي باغچه به عادت آب دادن گل هاي باغچه تبديل شود!
 
 

عشق به دوست داشتن و سخت دوست داشتن ديگري نيست .
 
 
 
 پيوسته نو كردن خواستني ست كه خود پيوسته خواهان نو شدن است و ديگرگون شدن.


+ نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت 12:33 توسط دنيا رضائي |
سکوت  <-PostCategory-> 

 
 
فرياد را همه مي شنوند !
 
 
 

"هنر" ؛ شنيدنِ صداي سكوت است ....

دوستت دارم بشنو !

حتي با سكوت ...


+ نوشته شده در دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:,ساعت 10:4 توسط دنيا رضائي |
  <-PostCategory-> 

به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از :

لمس کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساس کردن، خندیدن و عشق ورزیدن.
آری عجایب واقعی همین نعمتهایی هستند که ما آنها را ساده و معمولی می انگاریم....


+ نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 11:7 توسط دنيا رضائي |
دوباره  <-PostCategory-> 

من دوباره
عاشقت خواهم کرد
در فصل عاشقی . . .

آن زمان که
انارهای پاییزی بر لبانم میترکند
و ناگهان بوسه حادث میشود . . .

همان بوسه ایی که روزی اثرش بر گونه هایت جا مانده بود
 
دوست دارم در آغوشت برگ ریزانی به پا کنم
که هیچ پاییــــــــــــزی تا به حال به چشم خود ندیده باشد


+ نوشته شده در شنبه 25 شهريور 1391برچسب:,ساعت 10:27 توسط دنيا رضائي |
دوستت دارم..  <-PostCategory-> 

برایت مینویسم دوستت دارم
میدانم که نمیدانی
ولی میدانم که میخوانی آرزویم این است که نخوانده بدانی . . .


+ نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت 15:6 توسط دنيا رضائي |
یه آدم هایی..  <-PostCategory-> 
یه آدمهایی تو دنیا هستن
که وقتی باهاشون هستی احساس می کنی خودتی
آغوششون امن ترین جای دنیاست
بودن باهاشون بهترین لحظات دنیاست
این آدمها کم هستن ... ولی هستن



+ نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 12:50 توسط دنيا رضائي |
ترسیم نقش بر قالی زندگی( عرفان نظر آهاری )  <-PostCategory-> 

زندگی یک قالی بزرگ است،

هر هزار سال یکبار فرشته‌ها قالی جهان را در هفت آسمان می‌تکانند،

تا گرد و خاک هزار ساله‌اش بریزد و هر بار با خود می‌گویند:

این قالی نیست که قرار بود انسان ببافد، این فرش فاجعه است

با زمینه سرخ خون و حاشیه‌های کبود، و نقش برجسته‌های ستم

فرشته‌ها گریه می‌کنند و قالی آدم را می‌تکانند و دوباره با اندوه بر زمین پهنش می‌کنند.

رنگ در رنگ، گره در گره، نقش در نقش

قالی بزرگی است زندگی.

که تو می‌بافی و من می‌بافم، همه بافنده‌ایم

می‌بافیم و رج به رج بالا می‌بریم

می‌بافیم و می‌گسترانیم

دار این جهان را خدا بر پا کرد و خدا بود که فرمود:

"ببافید"، و آدم نخستین گره را بر پود قالی زندگی زد

و هر که آمد، گره‌ای تازه زد و رنگی ریخت و طرحی بافت

و چنین شد که قالی آدمی رنگارنگ شد.

آمیزه‌ای از زیبایی و نا‌زیبایی، سایه روشنی از خوبی ها و بدی ها ...

اما تو ای دوست من؛

گره تو هم تا ابد بر این قالی خواهد ماند،

طرح و نقشت نیــز،

و هزاران سال بعد،

آدمیان بر فرشی خواهند زیست که گوشه‌ای از آن را تو بافته‌ای.

تو با دستانی هنرمند و اندیشه هایی بس شگرف ...

كاش گوشه‌ای را كه سهم توست زيباتر از آنچه باید ببافی

 


+ نوشته شده در شنبه 18 شهريور 1391برچسب:,ساعت 10:59 توسط دنيا رضائي |
واژگان دل  <-PostCategory-> 
واژگان دلت چرا دست نخورده مانده است، کلمات شوق زندگی را در تو جاری می کنند، پس چرا فراموش کرده ای تا از آنها استفاده کنی.
هرجا و به هرکس می رسی با ادبیات کهنه ای که از اطرافیانت آموخته ای صحبت می کنی. حال آنکه تو در قلبت زیباترین کلمات را نادیده گرفته ای.
باید یاد بگیری که با هرکس به زبانی تازه سخن بگویی. . . باید یاد بگیری که چگونه با استفاده از کلمات زندگی را شیرین تر کنی، کلمات باارزش ترین یاران تو هستند که می توانی با کمک شان مشکلاتت را به آسانی حل کنی،
پس چرا قدر آنها را نمی دانی. چرا حرف دلت را که سرشار از زیباترین واژه ها است مدفون کردی و هر روز به حرف زبانت گوش می کنی.
دل بسترگاه واقعیت هاست و حرف دل رمز خوشبختی است. واژه های دلت را در فضا رها کن تا ببینی که چگونه در مسیر خوشبختی گام خواهی زد. . .


+ نوشته شده در سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:18 توسط دنيا رضائي |
پائولو کوئیلو  <-PostCategory-> 

شخصی بود که تمام زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود و وقتی از دنیا رفت همه می گفتند به بهشت رفته است.آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت. در آن زمان بهشت هنوز به مرحله کیفیت فراگیر نرسیده بود. استقبال از او با تشریفات مناسب انجام نشد. دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد. در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت نامه یا کارت شناسایی نمی خواهد هر کس به آنجا برسد می تواند وارد شود . آن شخص وارد شد و آنجا ماند. چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه پطرس قدیس را گرفت پطرس که نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده است؟ ابلیس که از خشم قرمز شده بود گفت: آن شخص را که به دوزخ فرستاده اید آمده و کار و زندگی ما را به هم زده. از وقتی که رسیده نشسته و به حرفهای دیگران گوش می دهد در چشم هایشان نگاه می کند به درد و دلشان می رسد حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت و گو می کنند یکدیگر را در آغوش می کشند و می بوسند. دوزخ جای این کارها نیست!!! بیایید و این مرد را پس بگیرید وقتی راوی قصه اش را تمام کرد با مهربانی به من نگریست و گفت: ((با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادی ... خود شیطان تو را به بهشت بازگرداند..))



+ نوشته شده در دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:,ساعت 10:27 توسط دنيا رضائي |
ویکتور هوگو  <-PostCategory-> 

چقدر عاقلند آنهایی که در عشق احمق اند.


+ نوشته شده در دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:,ساعت 9:44 توسط دنيا رضائي |
لب  <-PostCategory-> 
دلم لب میخواهد
لبهایت را به من بده

میخواهم آنها را بشکافم

و درونشان کلماتی بریزم

که محتاج شنیدنشان هستم
....

+ نوشته شده در دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:6 توسط دنيا رضائي |
بگو دوستت دارم...  <-PostCategory-> 

بگو "دوستت دارم" تا زیباتر از قبل شوم
جز هنگام دوست داشتن تو، من زیبایی ندارم..
بگو "دوستت دارم" تا از فرط شوق، انگشتانم بدرخشند ...
و پیشانیم تلالوِ الماس بگیرد
بگو "دوستت دارم"
«همین حالا» بگو... تردید نکن
...

عشق هایی هست که تاخیر نمی شناسند
بگو تا به قداست احساسم بیافزایی
تا خلوص عاشقانه هایم به پای انجیل برسد ♥ ♥ ♥
اگر دوستم بداری، تقویم را به هم می ریزم
فصل هایی را کنار می گذارم و فصل هایی به آن می افزایم..
.
.
بگو "دوستت دارم" تا قصیده هایم از آب، روان تر بجوشند..
و نوشته هایم، همچو کلام وحی، منزلت بگیرند !
. . .
اگر عشق من شوی... پادشاهی می شوم که
به خاطر تو همراهِ سپاهم ،مقابل خورشید و ماه هم می ایستم..



+ نوشته شده در دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:,ساعت 10:57 توسط دنيا رضائي |
فقط عاشقا بخونن♥♥  <-PostCategory-> 

فقط عاشقا بخونن♥♥ (مرور لحظات عاشقی)

عشق یعنی:

· عشق یعنی ... نتونی صبر کنی تا کسی شما رو به هم معرفی کنه.
· عشق یعنی ... همون سلام اول.
· عشق یعنی ... چیزی مثل تنفس در هوای پاک کوهستان.
· عشق یعنی ... یک موهبت طبیعی که باید اونو پرورش داد.
· عشق یعنی ... انفجار احساسات.
· عشق یعنی ... وقتی دلت می ره نتونی جلوشو بگیری.
· عشق یعنی ... جذب شخصیتش بشی.
· عشق یعنی ... وقتی تو از اون بخوای که مرد زندگیت بشه.
· عشق یعنی ... وقتی من و تو ما می شیم
· عشق یعنی ... حاصل جمع دو انسان
· عشق یعنی ... مایه قوت قلب
· عشق یعنی ... شادی و نشاط
· عشق یعنی ... جواهر قیمتی خودتو به دست بیاری.
· عشق یعنی ... توی ذهنت خودتو با اون مجسم کنی.
· عشق یعنی ... وقتی توی انتخابت شک نداری.
· عشق یعنی ... وقتی دل پادشاهی می کنه.
· عشق یعنی ... وقتی اطمینان پیدا میکنی که اون مرد دلخواهته.
  عشق یعنی ... وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره.
· عشق یعنی ... کم کردن فاصله ها.
· عشق یعنی ... کلید یه رابطه محکم.
· عشق یعنی ... دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها.
· عشق یعنی ... فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون.
· عشق یعنی ... خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره.
· عشق یعنی ... بوی عطرش از خاطرت نره.
· عشق یعنی ... از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه.
· عشق یعنی ... همیشه برای زنگ زدن به هم وقت پیدا کنید.
· عشق یعنی ... دلت بخواد هدیه ای به اون بدی که مثل یه گنج نگهش داره.
· عشق یعنی ... وقتی با هم مشکل پیدا می کنید به حرفای هم خوب گوش کنید.
· عشق یعنی ... یادت نره که هر کسی باید بتونه عقیدشو بگه.
· عشق یعنی ... خوبی هاشوهم درکنار بدی هاش ببینی.
· عشق یعنی ... یه عالمه حرفو با یه اشاره گفتن.
· عشق یعنی ... تمام توجهت به اون باشه.
· عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه.
· عشق یعنی ... هلش بدی توی مسیر درست.
· عشق یعنی ... توی پرداخت صورت حساب کمکش کنی.
· عشق یعنی ... یه قرار ملاقات خیلی مهم.
· عشق یعنی ... وقتی باهاش قرار داری حسابی به خودت برسی.
· عشق یعنی ... مثل توی قصه ها رمانتیک بودن
· عشق یعنی ... براش یه نامهء رمانتیک بفرستی.
  عشق یعنی ... بعضی وقتا دل همدیگه رو شکستن.
· عشق یعنی ... چیزی که کمک می کنه تا دل شکسته رو دوباره درمون کنی.
· عشق یعنی ... با هم ارتباط قلبی داشتن.
· عشق یعنی ... با هم موسیقی رمانتیک گوش دادن.
· عشق یعنی ... از اینترنت بیرون اومدن وکامپیوتر رو خاموش کردن و با هم به گشت و گذار رفتن.
· عشق یعنی ... وقتی نشونه ها امید بخشن.
· عشق یعنی ... شمع ومهتاب وستاره ها.
· عشق یعنی ... احساس کنی که همهء دور و برت روعشق گرفته.
· عشق یعنی ... چیزی که از کلمات قویتره.
· عشق یعنی ... روی دریای خوشبختی شناور بودن.
· عشق یعنی ... بعضی وقتا بی حوصله شدن.
· عشق یعنی ... روی هم اسمای قشنگ گذاشتن.
· عشق یعنی ... چیزی که شما رو ثروتمندترین آدمای روی زمین می کنه.
· عشق یعنی ... بعضی وقتا جز ماه غمزده همدمی نداشته باشی.
· عشق یعنی ... جادوش کنی.
· عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که لحظات قشنگ زندگیت رو باهاش شریک بشی.
· عشق یعنی ... وقتی توی دنیا هیچ چیز جز خودتون دو تا اهمیت نداره.
· عشق یعنی ... دو چهره خندون.
· عشق یعنی ... یه بازی که تمومی نداره.
· عشق یعنی ... چیزی مثل برنده شدن توی بازی.
· عشق یعنی ... وقتی شب مهتاب برات شعر می خونه.


+ نوشته شده در دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:,ساعت 10:26 توسط دنيا رضائي |
قرارداد ها  <-PostCategory-> 
همه قراردادها را روی کاغذ بی جان نمی نویسند ،
بعضی از قراردادها وعهد ها را روی قلب ها می نویسند ...
حواست به این عهد های غیر کاغذی باشد
شکستنشان
یک انسانی  را می شکند . . .
 

+ نوشته شده در سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:,ساعت 11:25 توسط دنيا رضائي |
همیشه باید کسی باشد..  <-PostCategory-> 
هميـشه بـايد کـسی بـاشد ...
کـه معـنی سـه نقـطه هـای انتـهای جملـه هایـت را بفهمـد ...
همـیشـه بایـد کسـی باشد ...
تا بغض هـايت را قبل از لرزیدن چـانه ات بـفهمد ...
بـاید کـسی بـاشد ...
...
کـه وقتـی صدایـت لرزیـد ، بفـهمـد ...
که اگـر سکـوت کردی ، بـفهـمد ...
کـسی بـاشد ...
کـه اگر بـهانـه گیـر شدی بـفهـمد ...
کسی بـاشد ...
کـه اگر سردرد را بهـانه آوردی برای رفتـن و نبـودن ،
بفـهمـد به تـوجهـش احتـياج داری ...
بـفهـمد کـه درد داری ...
که زنـدگی درد دارد ...
کـه دلگـیری ...
بـفهـمد کـه دلت برای قدم زدن زیـر باران ...
برای بوسـیدنـش ...
برای یـك آغـوش گرم تـنگ شـده است ...
هـمیـشه بـاید کـسی بـاشد ...
هَــــمــــیــــشِــــه ...

+ نوشته شده در سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:,ساعت 9:30 توسط دنيا رضائي |
تقصیر من بود..  <-PostCategory-> 

تقصیر من بود 

که سراغ سایه را از خورشید می گرفتم 

و سراغ تو را 

از وسعت دور دریاها 

سراغ قدم هایت را از راه هایی می گرفتم 

که هرگز تو را 

حتی به خواب عبور هم ندیده بودند 

تقصیر من بود 

 

که نامت را با عطر ستاره

 

بر بالش شب می نوشتم 

تا آسمان خواب هایم 

بوی تو را داشته باشند 

تقصیر من بود 

که برای آمدنت فال می گرفتم 

نباید گره خیال را و خاطره را 

از حقیقت تلخ روزمرگی ها باز می کردم 

که رویای آفتابی تو 

برای یک عمر عاشق ماندنم

 

کافی بود


+ نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:,ساعت 10:12 توسط دنيا رضائي |
عاشقت خواهم ماند..  <-PostCategory-> 

عاشقت خواهم ماند، بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت
بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد
بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست

بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد
بی هیچ حراراتی، اینگونه شاید احساسم نمیرد


+ نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:,ساعت 10:6 توسط دنيا رضائي |
چشمانت  <-PostCategory-> 
تقدیم به صاحب چشمانی که آرامش قلب من است
وصدایش دلنشین ترین ترانه  من است:
 
از بودنت برایم عادتی ساختی که
بی تو بودن را باور ندارم
 
چه خوب شد که به دنیا آمدی...
و چه خوب تر شد که دنیای من شدی
 
همیشه با من بمان و بدان که
 
تا بیکران عـــشـــق ...
 
 
*عاشقانه دوستت دارم*

+ نوشته شده در شنبه 10 تير 1391برچسب:,ساعت 11:38 توسط دنيا رضائي |
خوشبختی.  <-PostCategory-> 
خوشبختی، نامه یی نیست كه یكروز، نامه رسانی، زنگ در خانه ات را بزند و آن را به دستهای منتظر تو بسپارد.
 
خوشبختی ، ساختن عروسك كوچكی ست از یك تكه خمیر نرم شكل پذیر...
به همین سادگی، به خدا به همین سادگی؛
 
اما یادت باشد كه جنس آن خمیر باید از عشق و ایمان باشد نه از هیچ چیز دیگر...
خوشبختی را در چنان هاله یی از رمز و راز، لوازم و شرایط، اصول و قوانین پیچیده ی ادراك ناپذیر فرو نبریم كه خود نیز در شناختنش گم شویم...
خوشبختی، همین عطر محو و مختصر تفاهم است كه در سرای تو پیچیده است
 

+ نوشته شده در شنبه 3 تير 1391برچسب:,ساعت 9:37 توسط دنيا رضائي |
می نویسمت  <-PostCategory-> 

مینویسمت
 

” تو ” را میان اصطکاک مداد و کاغذ
گیر خواهم انداخت
شاید اینگونه بشود تو را
” تجربه ” کرد…

برای تویی که قلبت پـاک است…
برای تو می نویسم……..
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست…
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست…
برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست…
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد…
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است…
برای تویی که مرا مجذوب قلب و احساس پاک خود کردی…
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی…
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است …

برای تویی که قلبت پـاک است…
برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است…
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است…
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است…
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است……….
دوستت دارم تا …….
نه…
دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد
بی حد و مرز
دوستت دارم



+ نوشته شده در سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,ساعت 11:45 توسط دنيا رضائي |
روزمره گی  <-PostCategory-> 

زیبائی در فراتر رفتن از روزمره‌ گی‌هاست... 
--


+ نوشته شده در یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:,ساعت 12:46 توسط دنيا رضائي |
چه کسی تو را به خاطر خودت دوست دارد؟  <-PostCategory-> 

به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت زیبا خطاب کند نه به خاطر
جذابیتهای ظاهریت

کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی

کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند

در انتظار کسی باش که مایل باشد پیشانی تو را ببوسد[حمایتگر تو باشد]

کسی که مایل باشد حتی در زمانی که درساده ترین لباس هستی تورا به دنیا نشان
دهد

کسی که دست تو را در مقابل دوستانش در دست بگیرد

در انتظار کسی باش که بی وقفه به یاد توبیاورد که تا چه اندازه برایش مهم هستی
و نگران توست و چه قدر خوشبخت است که تو را در کنارش دارد

در انتظار کسی باش که زمانی که تو را می بیند به دوستانش بگوید اون
خودشه[همان کسی که می خواستم]

...


+ نوشته شده در شنبه 27 خرداد 1391برچسب:,ساعت 15:21 توسط دنيا رضائي |
قصر عشق من و تو  <-PostCategory-> 
 

روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو ،به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی
با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی
همچو یک رود که آرام میگذرد،عشق ما نیز آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل

 

ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ،ثانیه هایی که پر از عطر و بوی عاشقیست
ای جان من ،مهربانی و محبتهایت،وفاداری و عشق این روزهایت،امیدی است برای خوشبختی فردایت
میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،مثل یک گل به پاکی چشمهایت،به وسعت دنیای بی همتایت
هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی،امواجی از یاد تو را میخواهم در دریای خاطره های به یادماندنی
هم نفسمی، ای که با تو یک نفس عاشقم
همزبانمی، ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانه ام را میگویم
حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت، که در این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند
چه با شوق میخوانم چشمانت را و چه عاشقانه گرفته ایم دستهای هم را
گفتی دستهایم گرم است، گفتم عزیزم این چشمهای تو است که مرا به آتش کشیده است
همه ی دنیا فریاد عشق ما را شنیده است،هنوز هم نگاهم به نگاهت دوخته است،
چقدر قلبت زیباست…
چه بی انتهاست قصر عشق تو و من چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم ، در کنار تو
تویی که برایم از همه چیز بالاتری و از همه کس عزیزتر
میخوانمت تا دلم آرام بماند


+ نوشته شده در یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:,ساعت 15:15 توسط دنيا رضائي |
زندگی می کنم..  <-PostCategory-> 

می گویند هر سن و سالی که داشته باشی


اگر کسی نباشد ،

که با یادش ،

...

چشمانت ،

از شادی یا غم پر اشک شود ،

هرگز زندگی نکرده ای

و من این روزها


زندگی می کنم

 

 


+ نوشته شده در یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:,ساعت 14:56 توسط دنيا رضائي |
اگر می دانستی چقدر دلتنگ تو هستم..  <-PostCategory-> 

اگر مي دانستي كه لحظه هاي حضورت ، تيك تاك ساعت زمان زندگي از كار باز مي ايستد
امواج طوفاني نگاهم را كه زير پلكهاي پراز اشكم پنهان است حس مي كردي
اگر مي دانستي كه صداي ضربان نفسهايت در قلب بيقرارم ، حكايت دلواپسي ها را نقش مي بندد
تمام قصه هايي را كه در طول دوبهار براي رؤياهايم ساختم ، لمس و باور مي كردي
اگر مي دانستي كه طنين ناز صدايت ، فصل فصل كتاب زندگي ام را رنگين و زيبا مي كند
آنگاه تمام اشكهاي غريبانه ام براي دل شيشه اي و نازكت معنا مي شود
اگر مي دانستي كه لرزش ضربان قلبم براي ضربان قلب عاشقت چگونه هراسان مي تپد
عشق را در امواج نگاههاي بي تابي و دلنگراني هايم مي ديدي و حقيقت درونم را روشن مي گرفتي
اگر مي دانستي كه چقدر بيقرار و دلتنگ تو و لحظه هاي شيرين بودن و حس كردنت هستم
تپش موج هاي عاشقي را در چشمانم حس مي كردي و مي دانستي كه چقدر چشم به راه توام
اگر مي دانستي كه حتي با وجود بودنت و حس كردنت بازم هميشه و هرلحظه دلتنگ توام
مي ديدي كه يك ديوانه چگونه براي حضور تو و نفسهايت پرپر مي شود و هرلحظه اشك مي ريزد
آري من چشم به راه توام اي ماه تابان هستي و بي كسي هاي عاشقي غريب
من بي تاب و بيقرار لحظه هاي بودنت هستم اي ستاره ي چشمك زن و روشن شبهاي تارم
من زنده به عشق توام ، پايبند به نفس هاي توام ، و در انتظار حضور ديدگان عاشقت هستم
من با تكرار نفس هاي تو زنده هستم و با حرفها و لبخندهاي آسماني تو جاني تازه ميگيرم
آري من بي تو هيچم اي اولين و آخرين و تنها عشق ماندگار


+ نوشته شده در شنبه 20 خرداد 1391برچسب:,ساعت 10:52 توسط دنيا رضائي |
بهشت  <-PostCategory-> 


*می‌دونی"
بهشت" کجاست ؟ *
*یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب ! *
*بین ِ بازوهای ِ کسی که دوسـتش داری...*


+ نوشته شده در سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:,ساعت 12:28 توسط دنيا رضائي |
اگر می دانستم این آخرین دقایقی است که تو را می بینم...  <-PostCategory-> 

 

 اگر می‌دانستم این آخرین دقایقی است که تو را می‌بینم، به تو می‌گفتم «دوستت دارم» و نمی‌پنداشتم تو خود این را می‌دانی. همیشه فردایی نیست تا زندگی فرصت دیگری برای جبران این غفلت‌ها به ما دهد. کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش و بگو چقدر به آن‌ها علاقه و نیاز داری. مراقبشان باش. به خودت این فرصت را بده تا بگویی: «مرا ببخش»، «متاسفم»، «خواهش می‌کنم»، «ممنونم» و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن. هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری. خودت را مجبور به بیان آن‌ها کن. به دوستان و همه‌ی آنهایی که دوستشان داری 

 

 

بگو چقدر برایت ارزش دارند. اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود و روزی با اهمیت نخواهد گشت.

+ نوشته شده در سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:,ساعت 10:29 توسط دنيا رضائي |
شاخه گل  <-PostCategory-> 


+ نوشته شده در چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:,ساعت 10:54 توسط دنيا رضائي |
گاندی  <-PostCategory-> 

زبانت را تبدیل به " گل سرخ "  کن تا از سخنت عطر دل انگیز برخیزد

 

 


+ نوشته شده در سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:,ساعت 9:45 توسط دنيا رضائي |
نترس  <-PostCategory-> 

از رها کردن نترس....


هيچ کس نمي تواند چيزي که مال توست را از تو بگيرد
و تمام
دنيا
نمي توانند چيزي که مال تو نيست را برايت
حفظ کنند


+ نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,ساعت 11:10 توسط دنيا رضائي |
...  <-PostCategory-> 


+ نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,ساعت 10:57 توسط دنيا رضائي |
یادت باشد..  <-PostCategory-> 


+ نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,ساعت 10:54 توسط دنيا رضائي |
اعتقاد یا اعتماد؟  <-PostCategory-> 

در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است.
 
به او گفت:

چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی؟

 

جواب داد که:

من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می  دهد، پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟

آن مرد عارف که از عرفای بزرگ ایران بود، می گوید:

"از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم...!"


+ نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,ساعت 9:12 توسط دنيا رضائي |
خدای عزیز  <-PostCategory-> 

خدای عزیز!
هیچ فکر نمی‌کردم نارنجی و بنفش به هم بیان. تا وقتی که غروب خورشیدی رو که روز سه‌شنبه ساخته بودی، دیدم، معرکه بود.


+ نوشته شده در دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 16:4 توسط دنيا رضائي |
آدم ها  <-PostCategory-> 

آدم هاي بزرگ در باره ايده ها سخن مي گويند

آدم هاي متوسط در باره چيزها سخن مي گويند

آدم هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند

 

آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند

آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند

آدم هاي كوچك بي دردند

 

آدم هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند

آدم هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند

آدم هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند

 

آدم هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند

آدم هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند

آدم هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند

 

آدم هاي بزرگ به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند

آدم هاي متوسط پرسش هائي مي پرسند كه پاسخ دارد

آدم هاي كوچك مي پندارند پاسخ همه پرسش ها را مي دانند

 

آدم هاي بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند

آدم هاي متوسط به دنبال حل مسئله هستند

آدم هاي كوچك مسئله ندارند

 

آدم هاي بزرگ سكوت را براي سخن گفتن برمي گزينند

آدم هاي متوسط گاه سكوت را بر سخن گفتن ترجيح مي دهند

               

آدم هاي كوچك با سخن گفتن بسيار، فرصت سكوت را از خود مي گيرند

+ نوشته شده در دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 14:59 توسط دنيا رضائي |
  <-PostCategory-> 

 

همیشه به یاد داشته باش:
وقتی از وضعیت زندگیت شکایت میکنی،

 

مردمانی هستن که برای داشتن زندگی مثل زندگی تو و بودن به جای تو هرکاری حاضرن بکنن....
همچنین وقتی از وضع غذات شکایت میکنی، انسان هایی هستن که از نداشتن تکه نانی میمیرند....
پس....

از آنچه هستی شادمان باش....
و به خاطر آنچه داری شکرگذار.....
 
 

 

 

باور نـمی کنـم ...
خـالـق نظـم دانـه هـای انـار ،
زنـدگـی مـرا ...
بـی نظـم چیـده باشـد

 

 



+ نوشته شده در یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 13:21 توسط دنيا رضائي |
گاه می رویم که برسیم..  <-PostCategory-> 

گاه می رویم تا برسیم
کجایش را نمی ‌دانیم
فقط می‌ رویم تا برسیم

بی خبر از آنکه همیشه رفتن راه رسیدن نیست
گاه برای رسیدن باید نرفت، باید ایستاد و نگریست
باید دید، شاید رسیده ای و ادامه دادن فقط دورت کند
باید ایستاد و نگریست به مسیر طی شده

گاه رسیده ای و نمی‌ دانی
و گاه در ابتدای راهی و گمان می کنی رسیده ای
مهم رسیدن نیست، مهم آغاز است
که گاهی هیچ روی نمی دهد
و گاهی می شود بدون آنكه خواسته باشی

گاه حتی لازم است بعد از نمازت بنشینی و فکر کنی،
ببینی كه ورای باورهایت چیست؟
ترس یا اشتیاق یا حقیقت؟

گاهی هم درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی و غذا بدهی؛
ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟

لازم است گاهی عیسی باشی
ایوب باشی
و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آیی و
از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و با خود بگویی:
سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم ..
آیا ارزشش را داشت؟

سپس کم کم یاد می ‌گیری
که حتی نور خورشید هم سوزاننده است اگر زیاد آفتاب بگیری
می آموزی كه باید در باغ خود گل پرورش دهی
نه آنكه منتظر کسی باشی تا برایت گلی بیاورد.
یاد می ‌گیری که می‌ توانی تحمل کنی که در خداحافظی محکم باشی
و یاد می گیری که بیش از آنكه تصور می كردی خودت و عمرت ارزش دارد


+ نوشته شده در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 10:26 توسط دنيا رضائي |
ماهیگیر  <-PostCategory-> 
دو مرد در کنار درياچه اي مشغول ماهيگيري بودند . يکي از آنها ماهيگير با تجربه و ماهري بود اما ديگري

نمي دانست . 
هر بار که مرد با تجربه يک ماهي بزرگ مي گرفت ، آنرا در ظرف يخي که در کنار دستش بود مي انداخت تا ماهي ها تازه بمانند ، اما ديگري به محض گرفتن يک ماهي بزرگ آنرا به دريا پرتاب مي کرد .ماهيگير با تجربه از اينکه مي ديد آن مرد چگونه ماهي را از دست مي دهد بسيار متعجب بود . لذا پس از مدتي از او پرسيد : - چرا ماهي هاي به اين بزرگي را به دريا پرت مي کني ؟مرد جواب داد : آخر ماهیتابه من کوچک است !گاهي ما نيز همانند همان مرد ، شانس هاي

بزرگ ، شغل هاي بزرگ ، روياهاي بزرگ و فرصت هاي بزرگي را که خداوند به ما ارزاني مي دارد را قبول نمي کنيم . چون ايمانمان کم است .ما به يک مرد که تنها نيازش تهيه يک ماهیتابه بزرگتر بود مي خنديم ، اما نمي دانيم که تنها نياز ما نيز ، آنست که ايمانمان را افزايش دهيم . خداوند هيچگاه چيزي را که شايسته آن نباشي به تو نمي دهد .اين بدان معناست که با اعتماد به نفس کامل از آنچه خداوند بر سر راهت قرار مي دهد استفاده کني . هيچ چيز براي خدا غير ممکن نيست .به ياد داشته باش :به خدايت نگو که چقدر مشکلاتت بزرگ است ، به مشکلاتت بگو که چقدر خدايت بزرگ است.



+ نوشته شده در دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 12:22 توسط دنيا رضائي |
مطالب پيشين
» نقطه آغاز
» از طرف دوست عزیزم : عقیل خالقی
» احمد شاملو
» يك عاشقانه ي آرام - نادر ابراهيمي
» رسول یونان
» سکوت
» پاییز و آسمان ابرییش
» یادت باشد
» گاه بی ما ..
» پاییز
» دوباره
» گابریل گارسیا مارکز
» دوستت دارم..
» یه آدم هایی..
» فقط با تو..
» پائولو کوئلیو
» هريت بيچر استُو
» ترسیم نقش بر قالی زندگی( عرفان نظر آهاری )
» واژگان دل
» پائولو کوئیلو
» ویکتور هوگو
» لب
» اولین دیدار
» بگو دوستت دارم...
» فقط عاشقا بخونن♥♥
» قرارداد ها
» همیشه باید کسی باشد..
» مرد باش
» سه راه
» تقصیر من بود..
» عاشقت خواهم ماند..
» دلم برای کسی تنگ است.. (حمید مصدق)
» مرا ببوس
» لب
» چشمانت
» خوشبختی.
» می نویسمت
» روزمره گی
» ..
» چه کسی تو را به خاطر خودت دوست دارد؟
» قصر عشق من و تو
» زندگی می کنم..
» اگر می دانستی چقدر دلتنگ تو هستم..
» اسارت
» بهشت
» عشق
» اگر می دانستم این آخرین دقایقی است که تو را می بینم...
» تنهائی


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 18 صفحه بعد


موضوعات
سخن بزرگان
عاشقانه
زندگي
ايمان
شعر
پيوندها


زیرنویس فیلم عاشقانه subf2m جغرافیای کوچک من Best Music center کشتی کج NEGARIN PAINTING GALLERY love پیکسها / جدیدترین عکس های بازیگران ایرانی b0y ill اخبار بیا تو 2 موزیک شوهر میییییخوام ! دل باخته گود موزیک موزیک خوب دانلود موزیک و اهنگ های روز .:تک درخت عشق:. بی خیـــــــــــــــال دنیا چیستانستان پسرک تنها عاشقانه ها » آهنگ پیشواز این منم خسته و تنها در این کلبهء تنگ ••▪▪••●●* ...همه هستی من...*●●••▪▪•• زیباترین هدیه قصر كاغذي... سکوت 110133 کلبه ی عاشقان موزیک جدید دنیای نقره ای دل نوشته های پرنده مهاجر تنهای متفاوت welcom جدیدترین آهنگهای ایرانی دغدغه های جَوُنا مهدي موعود دل نوشته های یک دیوانه همه جوره .... .‏§‏*لب تو لب‏*‏.‏*‏‏§‏ روستای تاریخی هنجن وب سايت كردها جنگ نرم يا سنگر نت ضد دخترا_پسری بیا2 کرمان جوان دختـــران آفتاب در حسرت اما...!! زنان بدون مرز به كلبه ي كوچك من خوش آمديد ازدست عزیزان چه بگویم گله ای.... عشق رویایی مد زیبایی و... احساس برتر ܓܨღ سمــــ♥ــانــــ♥ــــه ღܓܨ دل نوشته های پرنده مهاجر بهترین ها چشم انتظار سکـــــــــــــــــــــــو ت بازیگران لاتين مشاوره حقوقي انواع مطالب خواندنی دختر ايروني انجمن جلو افتادگان ذهني دانشگاه ازاد خميني شهر-اصفهان رمان و شعر قاب زيباي پنجره قند و عسل عاشقانه ها عاشقيزم من او ندارم دخترك تنها درد دل و ترانه زندگي دوباره كلام ناب ترين هاي من و همسرم عشق يعني انتظار ✔ یادداشت هـای فوق سرّی ✔ اين منم خسته و تنها (پسرك تنها) تراختور اف سي به نام خداوند مهر آفرين هر چه مي خواهد دل تنگت بگو ساحل نشين اشك دختر شاه پريون خون آبي دهكده غمها كلام ღ بـهـتـریـن شـعـرهــایی که خــونـدم ღ خون آبي سيبي بچين حوا بگذار از زمين هم بيرونمان كنند.. منو تنها من عشق من دوست دارم کیت اگزوز زنون قوی چراغ لیزری دوچرخه
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دنياي بي انتها و آدرس donyaye-donya.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com